زندگی با اختلالی روانی
احساس افسردگی :
وقتی افسرده هستیم انجام دادن هرکاری شبیه روشن کردن یک ماشین بدون بنزین است. شاید واقعا دلت بخواد به جایی بری . شاید واقعا بخوای کاری رو انجام بدی اما انگیزهای برای انجامشون نداری.
میتونه حسش به سنگینی یه سنگ باشه یا به سبکی ناخن انگشت. اما همیشه حتی به اندازه ناخن، بخشی از وجود آدمه
افسردگی شبیه یه وزنهی خیلی سنگینه شبیه دمبلهای بزرگ. اول با یه وزنی توی شکمت شروع میشه و بعد به آرومی شدت میگیره. اول مقدارش کمه اما یک دفعه شروع به بیشتر و بیشتر شدن میکنه.
حسش میره توی شکمت بعد میره توی قلبت و بعد تقریبا توی کل بدنت منتشر میشه و بعد به آرومی سنگینتر و سنگینتر میشه و کنار اومدن باهاش یکم سخت میشه
تحملش یکم برات سختتر میشه و بعد دیگه واقعا غیرقابل تحمل می شود.
حس اضطراب
اضطراب داشتن شبیه یک میلیون حبابه که پر از اتفاقهایی هست که هرلحظه قراره رخ بدن و به آدم فشار میارن
و هر حباب پر از لحظههای بد هست و همهی این اتفاقهای بد برای یک آدم عادی بیمعنی هست
اما فردی که اضطراب داره این اتفاقها میتونه بدترین لحظههای زندگیش باشه
شبیه توپی هست که روی تپهای قل میخوره حس میکنی یه توپ غلتانی که بعد روی خودت فرود میاد
اینطور هست که روی یه موضوعی متمرکز میشی و بعد همون موضوع شروع میکنه به چرخیدن دور تو
تا اینکه حس میکنی دیگه نمیتونی تمام چیزهایی که نگرانت میکنن رو کنترل کنی.
احساس وسواس
اختلال وسواس اجباری شبیه این هست که همیشه یه تفکر ابری شکل جدا دور سرتون وجود داره
افکاری که وز وز میکنن و خاکستری و تیرهان. انگار که مرتب از ذهن میان بیرون و دوباره وارد میشن.
وسواس شبیه شیر آبی هست که مرتب چکه میکنه و تو دائم افکار بیمعنی توی ذهنت داری و میدونی که افکارت غیرمنطقی هستند اما نمیتونی کاری انجام بدی و توی اون لحظه افکارت برات خیلی مهم هستند و همش بخاطر ترسی هست که توی وجودته.
حس بیش فعالی
بیش فعالی بیشتر شبیه این هست که تو یه ربات بسیار فعال باشی اما اگر وارد ذهن اون ربات بشی و بفهمی که داره به چه چیزی فکر میکنه فقط چندتا آهنگ کودکانه پیدا میکنی و یا خاطرات قدیمی بچگی برات خیلی مهم جلوه میکنه.
در واقع این اختلالات در بین بسیاری از مردم وجود داره اما برای درمانش کاری نمیکنند چون به ما یاد دادن که فکر کنیم مشکلی نیست یا اینکه میتونیم کنترلش کنیم ولی درواقع همیشه اینطور نیست. زیباییهای زیادی در کنارش هست. قطعا نکات مثبتی هم وجود داره مخصوصا درمورد کسانی که خلاق هستند یاد گرفتهاند که از اختلالهاشون ایده بگیرند و اثری خلاق درست کنند.
زندگی با اختلالی روانی
نظرات